Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس ـ حماسه و مقاومت: بیشتر وقت‌ها مطب دکتر شلوغ است. معمولاً هم بیمارانش حال خوبی دارند. برای اینکه نوبت به همه برسد، بدون معطلی و پشت سر هم بیمارانش را ویزیت می‌کند که اگر یک وقت بیمار اورژانسی پیش آمد، خودش را به بیمارستان برساند. مادران تک‌فرزند را تشویق می‌کند که فرزند دیگری بیاورند و اگر مادری دو یا سه فرزند دارد، آنها را تشویق می‌کند به داشتن فرزند بیشتر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با اینکه «طاهره لباف» یکی از بهترین متخصصان زنان و زایمان بوده و از جوانی تا امروز مشغله زیادی داشته، مادر ۶ فرزند است؛ آن هم فرزندانی که به نوبه خودشان در جامعه، از جایگاه علمی و فرهنگی برخوردار هستند.

با رتبه دوم وارد دانشگاه شیراز شدم

دوران جوانی‌ این بانوی نمونه و نخبه کشورمان به تحصیل و مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی گذشت؛ حتی به قیمت اینکه از دانشگاه شیراز و مشهد اخراج شد. بانویی که تنها دانشجوی چادری دانشگاه شیراز بود و بارها از سوی دانشجویان مورد تمسخر قرار گرفت اما هیچ وقت چادرش را زمین نگذاشت.

طاهره لباف درباره فضای دانشگاه زمان شاه می‌گوید: «من در ۱۷ سالگی با رتبه ۲ در رشته ریاضی، وارد دانشگاه شیراز شدم. اساتید دانشگاه بسیار بی‌بند و بار بودند. سال اول هر روز من را مسخره می‌کردند. گاهی به من کلاغ‌سیاه می‌گفتند. برخی می‌گفتند برو در خانه‌ها کارگری کن، تو را چه به آمدن در دانشگاه؟! از طرفی دیگر مرحوم شاهچراغی در نامه‌ها برای من می‌نوشت، تو حجت خدا در دانشگاه هستی و داری مبارزه الهی می‌کنی؛ تو فردا نزد پیامبر(ص) سرافراز هستی! این صحبت‌های مرحوم شاهچراغی و اهدافی که داشتم به من نیرو می‌داد تا مقابل این هجمه از توهین‌ها ایستادگی کنم.»

اخراج از دانشگاه فقط بخاطر اعتصاب‌ دانشجویی

شاید باورش سخت باشد اما بهترین پزشک متخصص کشورمان در جوانی‌اش از خون، بدش می‌آمد اما با جهان‌بینی که داشت، مقدماتی فراهم شد تا به رشته پزشکی گرایش پیدا کند.

طاهره لباف در این باره می‌گوید: «من در رشته ریاضی درس می‌خواندم. یکی از اقوام ما در دانشگاه  شیراز بود که به من گفت: با استعدادی که داری، برو رشته پزشکی؛ هم می‌توانی پزشک موفقی بشوی، هم ثوابش بیشتر است و هم خدمت بیشتری می‌کنی. بعد ازاین صحبت‌ها علاقه‌مند به رشته پزشکی شدم. اما چون از خون بدم می‌آمد، به رشته پزشکی فکر می‌کردم. ترم دوم دانشگاه شیراز اعتصاب دانشجویی شروع شد و من هم در اعتصاب شرکت کردم. با توجه به اینکه جزو دانشجویان شاخص بودم، امور دانشجویی من را شناخت و برای ترم دوم که رفتم ثبت‌نام کنم، گفت: تو دیگر نمی‌توانی در این دانشگاه بمانی و لیاقت این دانشگاه را نداری و باید از این دانشگاه بروی! حق نداری به کسی بگویی؛ اگر به کسی حرفی بزنی سر از زندان اوین درمیاوری. و این شد اولین اخراجم از دانشگاه شیراز.»


طاهره لباف و همسرش در اوایل ازدواج

مسئول امور دانشجویی مشهد ساواکی بود

وقتی که طاهره لباف از دانشگاه شیراز اخراج شد، به منزلشان در تهران بازگشت. پدرش او را تشویق کرد تا دوباره درس بخواند و کنکور بدهد و از دختر مبارزش قول گرفت که فعلا فعالیت سیاسی نکند. لباف در این باره بیان می‌کند: «پدرم از من قول گرفته بود که فعالیت سیاسی نکنم. او گفته بود که پسرها هر چقدر فعالیت سیاسی کنند، طوری نیست اما برای دخترها خطرناک است. تو فعلاً درس بخوان و برگرد به تهران، بعد هر کاری خواستی بکن. من دوباره کنکور دادم و در دانشگاه مشهد پذیرفته شدم. در دانشگاه مشهد رشته علوم پایه را انتخاب کردم. در دانشگاه مشهد وضعیت فضای دانشگاه کمی بهتر از شیراز بود. به غیر از من چند خانم محجبه هم در دانشگاه بودند. اعتصابی در دانشگاه مشهد صورت گرفت؛ من هم در آن اعتصاب بودم. شب قرار شد در دانشگاه بمانیم. همین مسئله باعث شد که دوباره شناخته شوم. مسئول امور دانشجویی ما فردی به نام آقای میامی بود که می‌گفتند نماینده ساواک در معاونت دانشجویی دانشگاه است، بعد از اعتصاب او به من گفت شما اخراج هستی! من برای بار دوم از دانشگاه اخراج شدم. دیگر از پدرم خجالت می‌کشیدم چون قول داده بودم فعالیت سیاسی نداشته باشم.»

قرار بود دانشجویان اهواز به دست‌بوسی شاه بروند

این دانشجوی مبارز دست بردار نبود، دوباره کنکور داد و در دانشگاه اهواز پذیرفته شد. وقتی که در سال دوم دانشگاه اهواز تحصیل می‌کرد، قرار بود محمدرضاشاه به دانشگاه اهواز برود و بخشی از دانشگاه را افتتاح کند. در این مراسم مقرر شده بود که عده‌ای از دانشجویان برای دست‌بوسی و ادای احترام به شاه در مراسم حضور داشته باشند. دانشجویان انقلابی بخاطر اعتراضاتی که داشتند، تصمیم به اعتصاب گرفتند.

طاهر لباف درباره اعتصاب در دانشگاه اهواز می‌گوید: «برنامه اعتصاب از اتاق ما شروع شد. قرار بود دانشجویان انقلابی جلوی دانشگاه تجمع کنند و اعتراض خودشان را به گوش مسئولان برسانند. روزی که تجمع کردیم نیروی گارد در دانشگاه با بلندگو آمد و گفت متفرق شوید و بروید وگرنه متفرقتان می‌کنیم. در این تجمع خانمها در ردیف اول بودند. بعد از چند بار که اعلام کردند، یکدفعه گاز اشک‌آور زدند و دانشجویان را کمی متفرق کردند. سپس نیروهای گارد افتادند دنبال دانشجویان، آنها به هر دانشجویی که می‌رسیدند، با باتوم می‌زدند. پشت دانشگاه ما زمین کشاورزی بود و از طرفی هم در را روی دانشجویان بسته بودند. ما از پشت دانشگاه که زمین کشاورزی بود، فرار کردیم. اما وقتی وارد زمین شدیم، دیدیم که زمین را آبیاری کرده‌اند و گِلی شده است. موقع فرار لنگه کفش من از پایم درآمد و زمانی که می‌خواستم کفشم را بپوشم، یکی از گاردی‌ها به من رسید و با باتوم محکم زد به سرم. من دیگر متوجه چیزی نشدم و روی زمین افتادم.»

طاهره لباف را اگر دیده باشید، جثه کوچکی دارد. اما نیروهای گارد وقتی به او می‌رسند، با اینکه بیهوش روی زمین افتاده بود، با مشت و لگد و باتوم او را می‌زنند. چند نفر از پسران دانشجو وقتی این صحنه را می‌بینند، با گاردی‌ها درگیر می‌شوند و این دختر مبارز را به بیمارستان ۲۴ متری اهواز منتقل می‌کنند. او درباره انتقالش به بیمارستان اینگونه روایت می‌کند: «نزدیک غروب بود که به هوش آمدم. تمام بدنم درد می‌کرد و سرم سنگین بود. پسران دانشجو بالای سرم آمدند و گفتند خانم لباف! گارد دنبال شماست و ما تو را به اسم زهرا احمدی در اینجا بستری کردیم. البته با هماهنگی با رزیدنت‌ها شما به عنوان بیمار مننژیتی بستری هستید. دانشجویان همان شب برای من بلیط میهن‌تور گرفتند و ۲ تومان به من دادند تا به تهران و نزد خانواده بروم. من هم به تهران آمدم.»

 بازجوی ساواک به من سیلی زد و گفت: پلو مرغ خوردید، هار شدید! 

این دختر مبارز تا یک ترم به دانشگاه اهواز برنمی‌گردد. او باید به اهواز برمی‌گشت تا تکلیفش برای ادامه تحصیل مشخص شود. با توجه به شرایطی که داشت، می‌خواست با یکی از محارم به اهواز برود، اما محارم او هم پرونده مبارزات سیاسی داشتند. وی در این باره می‌گوید: «می‌دانستم بلافاصله پس از رفتن به اهواز، نیروهای گارد دانشگاه من را دستگیر می‌کنند. آن زمان تنها کسی که می‌توانست با من به اهواز بیاید، همسرم بود که آن زمان فقط خواستگاری انجام شده بود و صحبت‌های اولیه را کرده بودیم. همسرم به پدرم پیشنهاد داد تا ما مَحرم بشویم و باهم به اهواز برویم تا از طریق آشنایانی که در اهواز دارند، کارهای دانشگاه من را پیگیری کنند. پدرم هم پذیرفت. بعد ما به اهواز رفتیم.»

طاهره لباف به محض اینکه به دانشگاه اهواز می‌رسد، توسط گارد دستگیر می‌شود. آنها حتی اجازه نمی‌دهند که همسرش او را همراهی کند. لباف درباره دستگیر‌ی‌اش بیان می‌کند: «آنها من را تنهایی و با چشم‌های بسته  سوار جیپ کردند و به خانه‌ای بردند. من در یکی از اتاق‌ها تا ۲ ساعت تنها بودم. در آن ۲ ساعت خیلی وحشت کرده بودم. بعد یک مرد خشنی آمد و ۲ سیلی به من زد؛ چند تا فحش داد و گفت: پلو مرغ خوردید، هار شدید! با سیلی محکمی که به من زد، یک لحظه برق از چشمم پرید و از صندلی روی زمین افتادم. در مراحل بعدی بازجویی برگه آوردند و گفتند مشخصاتت را بنویس و بگو که کجا بودی و چه کردی؟ بازجویی من ۱۸ و نیم ساعت با زجر و شکنجه روحی طول کشید.»


زمانی که طاهره لباف و همسرش مجبور شدند از ایران فرار کنند

در تهران هم زیر ذره‌بین ساواک بودیم

طاهره لباف بعد از بازجویی‌ها و آزار و اذیت ساواک، توانست یک ترم دیگر زیر ذره‌بین ساواک درس بخواند. او در سال سوم دانشگاه، برای گذراندن دوره بالینی از اهواز به بیمارستان فیروزگر تهران منتقل می‌شود. در تهران هم تحت کنترل ساواکی‌ها قرار می‌گیرد. وی دراین باره اظهار می‌دارد: «در تهران یکی از پزشکان به من گفت: اگر شما اعلامیه یا رساله و کتابی از آقای خمینی دارید، پنهان کنید چون آمدند و درباره شما سؤال کردند. با صحبت‌های آن پزشک فهمیدم که ساواک این مسئله را پیگیری می‌کرد. این موضوع را با همسرم در میان گذاشتم. کتاب‌های امام خمینی(ره) و آقای هاشمی‌نژاد را در منزل داشتیم. تعدادی از کتاب‌ها را جابجا کردیم و تعدادی را هم در یک چمدان به یکی از دوستان همسرم دادیم. یک روز بعد از ظهر من کلاس داشتم. می‌خواستم به منزل بروم، صاحبخانه ما که خانم بسیار محترمی بود، به بیمارستان آمد و گفت: ساواکی‌ها به منزل شما آمدند و تعدادی کتاب جمع کردند و بردند. این را که گفت من و همسرم دیگر به منزل نرفتیم و فراری شدیم.»

شهریور ۵۷ به ایران بازگشتیم

پدر این بانوی مبارز وقتی شرایط را خطرناک می‌بیند، مبلغی به دختر و دامادش می‌دهد تا ایران را ترک کنند؛ چون هر لحظه احتمال دستگیری‌شان توسط ساواک وجود داشت. لباف در این باره می‌گوید: «ما بلافاصله از ایران خارج شدیم و از طریق یکی از دوستان ابتدا به سفر حج عمره رفتیم. از آنجا به مصر و سپس به فرانسه سفر کردیم. تعدادی از دوستان همسرم در فرانسه تحصیل می‌کردند؛ مدتی در فرانسه بودیم و بعد به انگلیس رفتیم. ما شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران برگشتیم و چند روز بعد از بازگشتمان به ایران، در نمازعید فطر آقای مفتح در قیطریه شرکت کردیم.»

پایان پیام/۵۰۷۴

منبع: فارس

کلیدواژه: ساواک متخصص زنان دانشگاه مشهد دانشگاه شیراز دانشگاه اهواز فعالیت سیاسی رشته پزشکی طاهره لباف صحبت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۰۸۱۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رئیس دانشگاه شیراز: دانشجویان اخراج‌شده آمریکا و اروپا را بورسیه می‌کنیم

ایسنا/فارس رئیس دانشگاه شیراز از مصوبه مدیریت این دانشگاه برای بورسیه کردن دانشجویان اخراجی دانشگاه‌های اروپا و آمریکا به دلیل جنبش‌های ضد صهیونیستی خبر داد.

تجمع دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های سطح شیراز با عنوان «وجدان بیدار» در حمایت از خیزش ضدصهیونیستی دانشجویان آمریکا و اروپا عصر امروز، ۱۰ اردیبهشت‌ماه در مقابل درب ورودی دانشگاه شیراز برگزار شد.

رئیس دانشگاه شیراز در این مراسم با بیان اینکه برخی رخدادهای سال ۲٠۲۴ یک سری واقعیت‌ها را  علنی کرده است، گفت: اولین واقعیتی که علنی شده، ذات تمدن غربی است که عصاره آن را در اتفاقات غزه مشاهده می‌کنیم و واقعیت دیگر، حقانیت پیام انقلاب اسلامی است.

محمد مؤذنی افزود: قیام حضرت امام(ره) از ابتدا یکی از اهداف و آرمان‌های بزرگش، آرمان حمایت فلسطین بود و جلوه‌های بارز فرمایش بزرگ ایشان که «اسراییل غده سرطانی جهان اسلام است» را امروز داریم در قلب جهان اسلام مشاهده می‌کنیم.

وی با تاکید بر اثبات حقانیت پیام امام راحل مبنی بر اینکه «آمریکا شیطان بزرگ است»، به پیام مقام معظم رهبری در سال ۲٠۱۵ میلادی اشاره کرد و گفت: در آن سال رهبر انقلاب یک پیام را برای جوانان اروپا و امریکای شمالی فرستادند و آن‌ها را به شناخت اسلام اصیل دعوت کردند. تاکید مقام معظم رهبری این بود که تبلیغاتی که برای اسلام هراسی در اروپا و آمریکا انجام می‌شود، با چه اهدافی است.

رئیس دانشگاه شیراز اضافه کرد: دلیلی که مقام معظم رهبری جوانان را هدف حرفشان قرار دادند، روحیات پاک و ذات حقیقت‌جوی آن‌ها بود که دولتمردان آن‌ها در این سال‌ها به این روحیات پاک، خدشه وارد کرده بودند، اما امروز می‌بینیم که جوانان آمریکا و اروپا به پیام ایشان لبیک گفته‌اند.

وی با بیان اینکه در سال ۱۹۴۸ میلادی مسلمانان ۱۶ درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دادند و حالا این رقم به ۲۴ درصد رسیده است، گفت: در سوی مقابل، جمعیت مسیحیان جهان در همین بازه زمانی از ۳۸ درصد به ۳۰ درصد کاهش یافته است و به این معنی است که وجدان بیدار مردم دنیا در حال گراییدن به دین مبین اسلام است.

موذنی همچنین به انتقاد از برخورد خشن پلیس با دانشجویان معترض در اروپا و آمریکا پرداخت و گفت: آن‌ها برای اینکه این حرکت توفنده را مهار کنند، از خشونت زیادی استفاده می‌کنند و حتی دانشجویان را تهدید به اخراج از دانشگاه و جلوگیری از اشتغال در آینده کرده‌اند که این روش‌های مستبدانه نشان‌دهنده اضمحلال استکبار جهانی است.

رئیس دانشگاه شیراز در پایان از مصوبه مدیریت این دانشگاه برای بورسیه کردن دانشجویان اخراجی دانشگاه‌های اروپا و آمریکا خبر داد و گفت: دانشجویان و حتی اساتیدی که اخراج یا تهدید به اخراج شده‌اند، می‌توانند در دانشگاه شیراز به ادامه تحصیل بپردازند و گمان می‌کنم سایر دانشگاه‌های شیراز و استان فارس هم این آمادگی را داشته باشند.

خواهر شهید سید عباس موسوی، دبیر کل سابق حزب الله لبنان نیز که مهمان ویژه تجمع امروز بود با تبریک به جوانان متمدن و بیدار ایرانی به‌خاطر برداشتن این گام مبارک، گفت: این که شما مردم فلسطین را همراهی می‌کنید، آزادی‌خواهی شما را نشان می‌دهد و این نشان افتخاری برای شماست.

هدی الموسوی افزود: نباید به ظالمان و دشمنان توجه کنیم. بر هر انسان مسلمان و غیرمسلمان واجب است که این کشتار ظالمانه‌ای که علیه مردم و خانواده های ما در فلسطین صورت میگیرید را محکوم کنیم و هرکلمه‌ای در برابر ظلم، نصرتی است برای مظلوم.

وی با اشاره به سخن امام حسین (ع) که فرمودند حتی اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، آزاده باشید، گفت: امروز هر انسان شریف و آزادهای در جبهه حق علیه امریکا، شیطان اکبر، ایستادگی می‌کند و اتفاقی که امروز در فلسطین افتاده است را هیچ عقل بشری و وجدان بیداری نمی‌تواند بپذیرد.

الموسوی ادامه داد: آمریکا دم از تمدن و فرهنگ می‌زند اما تمدن و فرهنگش یعنی کشتن بچه‌ها و زندانی کردن دانشجویان. آمریکا امروز غذا و آب و حتی دارو را برای مردم فلسطین قطع می‌کند و هر کس کنار آمریکا بایستد، خائن است.

وی در پایان با اشاره به جمله برادر شهیدش که گفته بود «اگر دیدید روزی پیر و جوان به میدان مبارزه آمده‌اند، بدانید پیروزی نزدیک است» گفت: جوانانی که آینده در دستانشان است، از آمریکا توقع خیر نداشته باشند و  ما به آنها ایمان داریم که انصار امام مهدی (عج) هستند.

بنا بر این گزارش، فاطمه قناعتی، دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه شیراز نیز در حاشیه این مراسم به خبرنگار ایسنا گفت:‌ امروز به این دلیل در این مراسم شرکت کردیم تا نشان دهیم نسبت به سرنوشت دیگر کشورها بی‌تفاوت نیستیم و این خصلت دانشجویان است.

بیداری جهانی در حمایت از مظلومان رخ داده است

امیر حقدل، دانشجوی رشته تخصص گوش، حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی شیراز هم به خبرنگار ایسنا گفت:‌ پیام حضور ما در این مراسم بیداری جهانی در حمایت از مظلومان است.

وی اظهار کرد: یکسری افراد ظالم در کره زمین هستند که به دنیا زورگویی می‌کنند اما امروز وجدان‌های بیدار آگاه شده و علیه اینها قیام می‌کنند.

حقدل حمایت از مظلومان را وظیفه هر سنخی دانست و تأکید کرد:‌ دانشجو یک نماد است و در حقیقت این قیام علیه ظالمان وظیفه همه انسان‌هاست.

این دانشجوی رشته گوش، حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در پایان تأکید کرد: پیام امروز حضور دانشجویان حمایت قاطع از مردم مظلوم جهان به خصوص غزه است.

فرشته برازجانی، دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان شیراز نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا گفت: وقتی امروز ظلم به این واضحی را در غزه مشاهده می‌کنیم، باید فریاد دادخواهی را سردهیم و این وظیفه هر انسانی است نه تنها دانشجویان گرچه دانشجویان مؤذن جامعه هستند.

شبنم سلطانی‌راد، دانشجو معلم پردیس باهنر شیراز به خبرنگار ایسنا گفت: ظلمی که امروز در غزه و حامیان فلسطینی‌ها در نقاط مختلف دنیا  از جمله دانشجویان اروپا و آمریکا رخ می‌دهد، کاملاً واضح است و هرکسی آن را نبیند، واقعا نابیناست و امروز ما بنا به وظیفه انسانی خود در این تجمع حضور یافتیم.

محمدحسن پیروی‌نژاد، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه آزاد اسلامی شیراز هم به خبرنگار ایسنا گفت: امروز برای حمایت از دانشجویان مجاهد آمریکایی که از جان و منافع خود برای حمایت از مظلومان عالم گذشته‌اند، حضور یافتیم چرا که اقدام آنان بسیار ارزشمند است. در صورتی مشاهده می‌کنیم در برخی کشورهای اسلامی افرادی هستند که حتی حاضر نیستند در زبان از مسلمانان مظلوم غزه حمایت کنند.

وی تأکید کرد: بهترین کاری که دانشجویان می‌توانند در حمایت از غزه انجام دهند، حمایت گسترده در فضای مجازی مثل پیام‌رسان ایکس و اینستاگرام و حضور در چنین تجمعاتی است.

قطعنامه پایانی

به گزارش ایسنا، پایان‌بخش این مراسم قرائت قطعنامه پایانی تجمع بود که در آن آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم.

به یاد آن کس که قلب‌ها در دست اوست.

الحمدلله که زنده هستیم و شکست‌های پیاپی رژیم صهیونسیتی را به چشم می‌بینیم.

پس از اختلافات پیاپی در بدنه اجتماع غاصبان فلسطین، مقاومت مردمی فلسطین در پانزدهم مهر، چنان ضربه‌ای به هیمنه رژیم غاصب زد که پس از هفت ماه، رژیم موقت اسرائیل همچنان گیج و منگ از حادثه، برآیند کارهایش تاکنون حفر گوری عمیق برای خود بوده است. پس از جنایت‌های فراوان و حضور سربازان این رژیم در خاک غزه، این‌بار مقاومت، بزدلی سربازان رژیم صهیونستی را فریاد زده و کشتن و تحقیر آن‌ها را به خبر عادی روزانه‌ای در سطح جهان تبدیل کرده است.

در جبهه شمالی، قهرمانان حزب‌الله، از فردای حادثه، مردانه جنگیدند و بدون یک قدم ورود به خاک غصب شده‌ فلسطین، عملاً ۶ ماه است که نوار ۱۰ کیلومتری شمال سرزمین اشغالی را از کنترل این غده منحوس خارج کردند و رژیم صهیونیستی، چه در سطح سیاسی و چه در سطح نظامی فلج و ناتوان مانده است. ترس و وحشت، در دل وطن‌خواران نهادینه شده و اعتماد به نفس رژیم، هیچگاه در مقابل حزب‌الله برنخواهد گشت.

انصار الله در یمن، یکی از شاهراه‌های مهم اقتصادی این رژیم را مختل و حامیان او را در سطوح جهانی مورد تمسخر قرار داده است. در عراق و سوریه، به کرات درس‌های خوبی به زائده استعماری غرب و مستکبر اصلی عالم داده شده است؛ نهضت انقلاب اسلامی در ایران نیز، به وعده نابودی اسرائیل صداقت بخشیده و بزرگترین عملیات نظامی تاریخ جمهوری اسلامی ایران پس از سال‌های دفاع مقدس را بر سر غاصبان، مستقیماً فرود آورده است.

اینها البته گوشه‌هایی از رشادت‌های دلاورمردان جبهه مقاومت بوده؛ در خارج از جبهه اما یک روز آفریقای جنوبی با طرح دعوای حقوقی دست منتقدان در سراسر جهان را باز کرده و حقیقت نسل‌کشی حاضر را به جهانیان نشان داده و روز دیگر روسیه با دفاع‌های سیاسی در شورای امنیت، سیلی به زائده تمدن غرب در آسیای غربی می‌زند، یک روز برزیل تحقیرشان می‌کند و روزهای زیادی هم توسط وجدان‌های بیدار مردمی در اسکاتلند، اسپانیا، ایرلند، مصر، اردن، اندونزی، شیلی، ونزوئلا و پایتخت‌های استعمارگران قدیمی از لندن گرفته تا پاریس و واشنگتن، تحقیر می‌شوند.

اما چند روز اخیر، روزهای تحقیر رژیم توسط دانشجویان بیدار غربی در دل این تمدن ظالم و مستکبر است. بعد از ماه‌ها تظاهرات مختصر دانشجویی، برخورد خشن پلیس در دانشگاه کلمبیا این جرقه را به آتشی عظیم تبدیل کرده به‌طوری که ایالات مختلف، غصب کنندگان قدیمی سرزمین سرخ‌پوستان را سوزانده‌اند. بعد از شدت برخورد پلیس، نه تنها دروغ‌های حقوق بشری تمدن غرب برای بار هزارم بر ملا شده، بلکه آتش از دانشگاه‌های آمریکا به کانادا، فرانسه، استرالیا، نیوزیلند و انگلیس هم رسیده است. حرکت دانشجویی ضد اسرائیلی، جهانی شده و صدالبته، دهان مزدوران غرب برای دفاع از ارزش های مدینه فاضله‌شان و حق آزادی بیان در آمریکا تا مدتها بسته خواهد ماند؛ چراکه شرم‌آورانه‌ترین برخوردها با اساتید دانشگاه در حال رخ دادن است و طی یورش مداوم به دانشگاه‌ها و گذاشتن تک تیرانداز بالای ساختمان‌های اطراف دانشگاه، آبروی نداشته مزدوران فارسی و غیر فارسی زبان غرب را برده و چهره کریه این وحوش غربی را نمایان ساخته است.

اکنون نوبت ماست. ما دانشگاهیان ایرانی که در این مرحله از تحقیر رژیم موقت اسرائیل، آمده‌ایم و از هم‌قطاران خود در آمریکا دفاع کنیم. آمده‌ایم تا نشان دهیم دانشجوی آزاده ساکن غرب، تنها نیست. می‌آییم تا به دنیا بگوییم اگر شما به انواع و اقسام مختلف دانشجویان آزاده را تهدید می‌کنید، ما حداقل وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم و حمایت خود از آن عزیزان را فریاد می‌زنیم. بیاییم و استانداردهای دوگانه غرب را به رخ غرب و معدود مدافعین هوچی‌گر در داخل و خارج بکشانیم و به سهم خود، سکوت کر کننده معدود استادها و جریانات دانشجویی فتنه‌ساز پاییز ۱۴۰۱ را مثل پتک بر سرشان فرود آوریم.

رژیم اسرائیل، نابودیش نزدیک است. خیلی نزدیک. این ماییم که انتخاب می‌کنیم در این جریان در سمت درست تاریخ ایستاده‌ایم یا خیر. ماییم که انتخاب می‌کنیم به عهد الهی خود برای دفاع از مظلوم عمل می‌کنیم و ثواب خود را از این جریان می‌بریم یا خیر. انتخاب ما جامعه بزرگ دانشگاهیان دانشگاه های شهر شیراز همراهی با مظلومان جهان، چه در غزه و چه در نیویورک است و این را با صدای بلند اعلام می‌کنیم.

و اما دنیای بعد از رژیم اسراییل. بشارت داده‌اند، بشارت به شمارش معکوس، بعد از نابودی قطعی این رژیم. مهیا شویم، متحد شویم که ندای ناجی عالم، ندای ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم در راه است. قاتِلوهُم یُعَذِّبهُمُ اللَّهُ بِأَیدیکُم وَیُخزِهِم وَیَنصُرکُم عَلَیهِم وَیَشفِ صُدورَ قَومٍ مُؤمِنینَ؛ با آنان بجنگید تا الله، آن‌ها را به دست شما عذاب نماید و رسوایشان گرداند و شما را بر آنان پیروز کند و سینه‌های مؤمنان را بهبود بخشد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • رفع چالش‌های حوزه سلامت اولویت مسئولان باشد
  • تاپ شات؛ روزی که آسمان انگلیس با شاهکار ژوزه مورینیو آبی شد
  • پشت پرده مسمومیت الکلی پزشکان در شیراز
  • تجمع دانشجویان دانشگاه‌های شیراز در حمایت از خیزش دانشجویان آمریکا و اروپا
  • رئیس دانشگاه شیراز: دانشجویان اخراج‌ شده آمریکا و اروپا را بورسیه می‌کنیم
  • رئیس دانشگاه شیراز : دانشجویان اخراج‌ شده آمریکا و اروپا را بورسیه می‌کنیم
  • دانشجویان اخراج شده آمریکا و اروپا را بورسیه می‌کنیم
  • دانشگاه شیراز: دانشجویان اخراج‌شده آمریکا و اروپا را بورسیه می‌کنیم
  • رئیس دانشگاه شیراز: دانشجویان اخراج‌شده آمریکا و اروپا را بورسیه می‌کنیم
  • تجمع دانشجویان شیرازی در حمایت از خیزش دانشگاه‌های غربی